سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چاپ انواع تیشرت

صنعت مد

در ماه آوریل، فروش پوشاک در ایالات متحده 79 درصد کاهش یافت که بزرگترین سقوط در تاریخ است. خرید شلوار گرمکن 80 درصد افزایش داشت. کل جهان مانند شکل زندگی نادری بود که از آخرالزمان جان سالم به در برد. استرنبرگ با شرط بندی که بازار لوکس شکست خواهد خورد، از نیروهایی که بقیه صنعت را پایین می آوردند، فرار کرد. او گفت: «چون می‌توانستید نوشته‌های روی دیوار را ببینید. «نیمان ها روی دیوار می نویسند، بارنی ها. ... گوش کن، بارنیز؟ این برای کسی شوک نبود.»

 

 

اگر تصویری وجود داشته باشد که از آخرین روزهای صنعت مد، همانطور که در دو دهه گذشته وجود داشته است، چاپ تی شرت به یاد بیاورم، آن تصویر مارک جیکوبز است که از هتل مرسر در نیویورک با مرواریدها و آرایشی عالی در حال پخش زنده از هتل مرسر نیویورک است. مدت زمان این پخش در دو رویداد مجازی مختلف به 75 دقیقه رسید. در 15 آوریل، با گفتگوهای جهانی Vogue، مجموعه‌ای که مجله معرفی کرد تا چگونگی اصلاح صنعت مد را معرفی کرد، آغاز شد و یک ماه بعد، در 15 می، با Business of Fashion، وب‌سایت خبری این صنعت ادامه یافت.

 

جیکوبز به Vogue گفت: «من در حال حاضر در مرحله غم و اندوه هستم.

 

چرا غمگینی مارک؟ مجری پرسید

 

"چرا؟ زیرا همه اینها بسیار غم انگیز است.»

 

سپس، بعد: چگونه می خواهید مجموعه بهار/تابستان 21 خود را ارائه دهید؟

 

مطمئن نیستم که یک مجموعه بهار/تابستان 21 وجود داشته باشد.

 

فکر می‌کنم این یک تجارت بسیار دشوار برای مدت طولانی بوده است.

 

جیکوبز آمده بود تا نمایش پاییز 2020 خود را به عنوان نوعی خداحافظی ببیند. او پس از برداشتن طولانی مدت از قلم ویپ خود گفت: «من این را به روانپزشکم، دکتر ریچاردسون دوست‌داشتنی‌ام گفته‌ام، که اگر آخرین نمایش من باشد، بسیار خوشحال خواهم شد.» آن مجموعه هرگز تولید نخواهد شد. خریداران نمی‌توانستند سفارش دهند و حتی اگر می‌دادند، کارخانه‌ها تعطیل می‌شدند. جیکوبز گفت که مجبور شد «تعدادی از مردم» را اخراج کند و از دیگران بخواهد که حقوقشان را کاهش دهند. نه اینکه این با همه گیری شروع شد. از سال 2013، تجارت جیکوبز از 250 فروشگاه به تنها 4 فروشگاه کاهش یافته است. او در صحبت با Vogue گفت: "به نظر من، مدت طولانی است که در این یک تجارت بسیار دشوار بوده است."

 

 

در سال 2005 همه چیز متفاوت به نظر می رسید. من آن سال را تا حدودی ذهنی انتخاب می کنم، زیرا از آن زمان بود که به عنوان کارآموز در Women"s Wear Daily شروع به کار کردم. دوران هیجان انگیزی در مد آمریکایی بود. گارد جدیدی از طراحان جوان به تازگی وارد صحنه شده بود و ستاره های دهه 1980 و 1990 (دونا کاران، کالوین کلین، مایکل کورس و همکاران) را جابجا کرده بود و دوباره به باندها انرژی می داد. کارآموزان چیز زیادی نمی بینند، اما گاهی اوقات هفته مد دعوت می کند. اولین نمایش من Zac Posen بود، چیزی شبیه به ردیف 8. دومین نمایش من Proenza Schouler بود. کلیک کنید به نظر می رسید که این طراحان، همراه با الکساندر وانگ، درک لام، فیلیپ لیم، راگ اند بون، رودارته، جیسون وو و بعداً جوزف آلتوزارا، با کمک خریداران فروشگاه و ویراستاران مد که مشتاق انتشار یک پست بودند، یک شبه به برندهای جهانی تبدیل شدند. نسل 11 سپتامبر استعدادهای آمریکایی.

 

 

گروه Outsiders بخشی از آن بود. استرنبرگ زمانی که این برند را در سال 2004 راه اندازی کرد، 29 ساله بود. مانند خواهران رودارته، که هیچ آموزش رسمی ندیده بودند و با والدین خود در پاسادنا، کالیفرنیا زندگی می کردند، استرنبرگ، یک نماینده سابق آژانس هنرمندان خلاق بود که خطی را طراحی می کرد که در آن زمان مد بود. بیابان، یک خارجی فورا در آغوش گرفته شد. در عرض چند ماه او یک عکس تمام صفحه از کراواتش در GQ داشت و بارنیز او را گرفت. او گفت: «ما در کنار دریس، بالنسیاگا، پرادا بودیم. و «ما»... من بودیم که در لس آنجلس پیراهن و کراوات درست می‌کردیم.»

 

 

همراه با برندهایی مانند تام براون، بند به موج تجدید حیات خجالتی-آمادگی - بلیزرهای کوچک، پولوها، کفش های قایق - یا آنچه استرنبرگ آن را "لباس های آماده در مورد لباس های آماده" می نامید، پیوست. هنگامی که او در پوشاک زنانه گسترش یافت، این برند به یک تجارت عمده فروشی 15 میلیون دلاری تبدیل شد که در 250 فروشگاه در سراسر جهان فروخته شد. استرنبرگ گفت: «بدیهی است که در پایان برای ما چندان خوب نبود، زیرا ما در حال ساختن یک تجارت خوب نبودیم. "اما قدرت کاری که آن سیستم مد جهانی می تواند انجام دهد بسیار باورنکردنی است."

 

وقتی استرنبرگ می‌گوید «سیستم مد جهانی»، به اکوسیستم طراحان، رسانه‌های مد و فروشگاه‌ها اشاره می‌کند که همه ما را در لباس قرار می‌دهند. هفته مد جایی است که آن نهادها با هم ملاقات می کنند. دلیل نمایش مجموعه های بهاری در پاییز (و بالعکس) این است که می توان آنها را سفارش داد، بررسی کرد و به موقع برای فصل واقعی تولید کرد. مانند بسیاری از چیزها، این سیستم توسط اینترنت ارتقا یافت. زمانی که مردم عادی می‌توانستند مجموعه‌ها را به صورت آنلاین ببینند - که به طرز گیج‌کننده‌ای تا شش ماه بعد نمی‌توانستند آن‌ها را بخرند - همه چیز شروع به تسریع کرد. اکنون فروشگاه‌ها برای تکمیل تقاضا به تحویل زودتر نیاز داشتند و دو تحویل کافی نبود. ناگهان مجموعه‌های میان‌فصل - عمدتاً قبل از پاییز و استراحت (که به عنوان سفر دریایی نیز شناخته می‌شود) - به یک امر عادی تبدیل شد، حتی برای طراحان کوچک‌تر که مشتریانشان لزوماً در میان زیرمجموعه‌های کوچکی از افرادی که برای زمستان به کاپری یا سنت تروپه می‌روند نیستند. ماه ها.

 

 

بنابراین طراحان از ساخت دو مجموعه در سال به چهار مجموعه رسیدند. اگر خط مردانه داشتید، شاید در واقع شش بود و اگر دیور یا ژیوانچ بودیدy، شما همچنین مد لباس کار می کردید. از آنجایی که شوهای مد به رویدادهای بازاریابی بزرگ تبدیل شده بودند، زیرا ریحانا یا آن هاتاوی یا هر کسی که در ردیف اول نشسته بود، هر یک از آن مجموعه ها نیز یک نمایش بود. به نوعی این همه هنوز به خوبی پیش می رفت. مصرف کنندگان مصرف می کردند، خریداران فروشگاه ها بیشتر خرید می کردند و طراحان بیشتر و سریعتر تولید می کردند. تجارت رونق گرفت. و همه به رشد خود ادامه دادند.

 

اگر نقطه عطفی وجود داشت، شاید پاییز 2008 بود. در آن سال، هفته مد نیویورک حدود 232000 شرکت کننده را به خود جلب کرد و 466 میلیون دلار هزینه بازدیدکنندگان داشت. سه روز پس از پایان آن در سپتامبر، اقتصاد سقوط کرد. بازار لوکس از قبل بیش از حد اشباع شده بود و حالا کسی نبود که این اجناس را بخرد. فروشگاه ها وحشت کردند و همه چیز را زودتر علامت گذاری کردند. اما سال بعد، و سال بعد از آن، دوباره این کار را انجام دادند، با تکیه بر کاهش قیمت‌ها برای کسب درآمد و آموزش مصرف‌کنندگان برای خرید از طریق فروش. بنابراین حالا لباس‌های تابستانی در ژانویه می‌رسیدند و قبل از اینکه آب‌وهوا حتی به شما اجازه پوشیدن آنها را بدهد، تخفیف داده می‌شد.

 

 

چرخه مد دیگر معنی نداشت. علیرغم کاهش بودجه، هزاران نفر همچنان هر دو ماه یک بار در سرتاسر جهان برای نمایش ها پرواز می کردند. طراحان با سرعت زیاد شروع به شکست کردند، به ویژه جان گالیانو، که شعار ضد یهودی خود در سال 2011 (و پس از آن اخراج از دیور) را به استرس ناشی از کار نسبت داد. و خود لباس ها به نوعی عجیب و غریب شد. تقویم تسریع‌شده باعث تولد «لباس بدون فصل» شد، روندی از لباس‌های فرانکشتاین: چکمه‌های بدون پا، کت‌های بدون آستین - شما متوجه می‌شوید. وقتی پاییز را در ژوئیه تحویل می‌گیرید، دیگر در مورد آب و هوا نیست.

 

شاید این زمان برای تجدید نظر در چیزها بود. در عوض، همه دو برابر شدند و چیزهای بیشتری درست کردند.

 

همانطور که خرده فروشان آنلاین مانند Net-a-Porter و Matches Fashion طرفداران زیادی پیدا کردند و همه چیز به طور ناگهانی در همه جا فروخته شد، فروشگاه های بزرگ به دنبال راه های جدیدی برای جذب مشتری بودند. «نوآوری» را وارد کنید، اصطلاحی برای زنگ‌ها و سوت‌های گاهاً واقعی که خریداران به طور فزاینده‌ای از طراحان می‌خواستند آن‌ها را به مجموعه‌ها اضافه کنند تا مشتریان ولگردی مانند گربه‌ها را جذب کنند. اگر در دهه گذشته به دنبال یک ژاکت ترمه ساده رفته اید و به جای آن با زیپ، صورت حیوانات غول پیکر، شانه های براق یا هر چیزی "پریشان" روبرو شده اید - این تازگی دارد. اگر اذیت شدید، تنها نبودید. استرنبرگ به یاد می آورد: «این به این دلیل بود که ما بتوانیم به ساکس، نیمن، بارنیز، نوردستروم، کولت بفروشیم و هرکسی بتواند چیز خاص خود را داشته باشد. من اساساً چیزهایی درست می‌کردم که دوست نداشتم، زیرا فکر می‌کردم یک خریدار آن را می‌خواهد، نه حتی مشتری.»

source